كتاب«دقایق العلاج» كه اينك ترجمۀ آن از نظر خوانندگان ارجمند مىگذرد، كتابى است بسيار پرارزش و بدون شك از گرانقدرترين كتبى است كه دربارۀ پزشكى عملى سنتى به وسيلۀ پزشكان اسلامى نوشته شده است.
اين كتاب از مؤلفات مرحوم آقاى حاج محمد كريم خان كرمانى -اعلى الله مقامه- است كه بيشتر كسانى كه با تأليفات متعدد آن مرحوم آشنایی دارند، ايشان را به عنوان يك فقيه و يا يك فيلسوف مىشناسند، اما بجز عدۀ بسيار معدودى نمىدانند كه آن حكيم الهى، پزشكى حاذق و رياضىدانى دانشمند نيز بوده و علاوه بر اين داراى تأليفات زيادى در فقه، اصول، حكمت الهى، علوم ادبى و طبيعيات و ساير علوم هم مىباشند. تأليفات چهارگانۀ ايشان در علم پزشكى نظرى، پزشكى عملى، معالجات عام و خاص و همچنين رسالهاى كه در شرح قسمتى از كتاب قانون ابوعلى سينا نوشتهاند و نيز ساير كتبى كه نسخ اصلى آن هماكنون به خط خود مؤلف -اعلى الله مقامه- موجود مىباشد، گواه اين مدعا است؛ و اينك به ترجمۀ مختصرى از شرححال آن مرحوم مىپردازيم:
مرحوم آقاى حاج محمد كريم خان كرمانى، فرزند مرحوم ابراهيم خان قاجار، در تاريخ پنجشنبه هيجدهم محرم الحرام 1225 هجرى قمرى در كرمان متولد شدند. والدۀ ايشان صبيۀ ميرزا رحيم مستوفى است. آن مرحوم از سنّ پنج سالگى به تحصيل علوم مقدماتى پرداخته و تا سنّ پانزده سالگى چندين جلد كتاب در صرف و نحو و منطق تأليف كردند و ضمناً مقدمات فقه و اصول را فراگرفته و به رياضيات و علوم غريبه و نيز پارهاى از صنايع پرداختند. پدر ايشان در سال يكهزار و دويست و چهل در تهران فوت كرد و مرحوم حاج محمد كريم خان كه دایماً در پى تحصيل علوم عالىترى بودند، به راهنمایى يكى از شاگردان مرحوم شيخ احمد احسائى، به نجف مسافرت نموده و در آنجا به خدمت مرحوم سيد كاظم رشتى رسيدند و پس از مدتى به كرمان برگشته و كمى بعد دوباره رخت سفر به سوى سيد استاد بربستند و پس از دو سال تعلّم و استفاده از محضر سيد مرحوم، به كرمان بازگشتند و به خدمات دينى و درس و موعظه و تأليف و تصنيف مشغول گرديدند و تا بيست و دوم شعبان سال 1288 كه در راه مسافرت به عتبات عاليات در قريه تهرود رحلت نمودند، دويست و چهل و شش جلد كتاب در علوم و فنون متفرقه تأليف فرمودند.
از اين كتب، چهل و شش جلد در حكمت الهى، بيست و هشت جلد در اعتقادات حقّه، پنج جلد در طريق سلوك إلى الله، نُه جلد در تفسير بعض آيات و سورههاى قرآن، سه جلد در اخبار فقهيّه، شانزده جلد در اصول فقه، چهل و سه جلد در احكام فقهيّه، پنج جلد در ادعيّه، هفده جلد در طبيعيات، موسيقى، هيأت، رياضيات و اسطرلاب، چهارده جلد در علم كيميا و اكسير، نُه جلد در علوم ادبى مانند صرف و نحو عربى و فارسى و غيره، هفت جلد در علوم غريبه، چهل و نه جلد در جواب سؤالات مختلف، و چهار جلد در علم پزشكى مىباشد. بر اين مجموع بايد دروس و مواعظى كه از آن مرحوم ثبت شده است، افزوده گردد كه مجموعاً بالغ بر 576534 بيت كتابتى است و اكنون براى آشنایى قبلى شرحى دربارۀ اين كتاب به نظر خوانندگان محترم مىرسد.
كتاب «دقايق العلاج» همان¬طور كه گذشت، كتابى است در مسائل پزشكى عملى كه به غير از آخرين باب مقالۀ پنجم كه بين سالهاى 1264 و 1267 هجری قمری نوشته شده است، تاريخ آغاز كار تأليف آن به تحقيق معلوم نيست. اما با توجه به مقدمۀ آن مسلماً پس از اتمام كتاب «حقايق الطب» مىباشد كه اين كتاب در تاريخ 1264 هجرى قمرى به اتمام رسيده است، در مقدمه باب آخر مقاله پنجم چنين آمده كه:
«ازآنجهت كه هر روز تغيير و تبديلى در قسمت¬هاى گذشته روى ندهد، اين باب را اضافه مىكنيم تا هر چيز جديد و تجربه تازهاى را در آن بياوريم و بنا بر اين ترتيب خاصى نخواهد داشت و تا آخر عمر ادامه خواهد يافت تا تقدير چه باشد، و هرچه خداوند بخواهد همان خواهد شد، و هرچه نخواسته باشد نخواهد بود، و لا قوه الا بالله العظيم؛ و كتاب در پنجم ذى القعده سال هزار و دويست و شصت و هفت بدينجا رسيد، حامداً مصلّياً مستغفراً».
ويژگى كتاب دقايق العلاج نسبت به ساير كتب طب قديم در اين است كه مانند همۀ تأليفات مؤلف -اعلى الله مقامه- و ساير مشايخ سلسلۀ شيخيه براساس آيات قرآن و اخبار اهل عصمت -عليهم السلام- نوشته شده است و درعينحال آلوده به تقليد كوركورانهاى از مؤلفين سابق اعم از يونانى و ايرانى نيست.
كتاب حاضر، شامل مسائل كلّى عملى، يعنى تشخيص و درمان بيمارىها و داروهاى مختلف و طرز تهيۀ آنها است، به اين معنى كه مؤلف مسائل پزشكى عملى و نيز داروسازى را به اين شرح گردآورى فرموده: مقدمه، در ذكر بعض كليات علمى و عملى؛ مقالۀ نخست، در درمان هاى عام؛ مقالۀ دوم، در درمان هاى خاص؛ مقالۀ سوم، دربارۀ ساختن داروها؛ مقالۀ چهارم، در ساختن مركبات؛ مقالۀ پنجم، در پارهاى نوادر.
با اين توضيح كه مؤلف در اين مقاله به مسائل مختلفى از قبيل درمان هاى روايت شده از اهل بيت -عليهم السلام- و دستور به كار بردن بعضی داروها و نيز مفردات پزشكى و غيره پرداختهاند. نكته قابل ذكر اين است كه مؤلف در موارد بسيارى به اين مسئله اشاره فرمودهاند كه يك درمان يا يك دارو به وسيلۀ خود ايشان شخصاً و يا دربارۀ يكى از نزديكانشان به آزمايش رسيده است؛ و بخصوص بايد توجه داشت كه آن مرحوم در همۀ مسائل علمى و عملى اعم از پزشكى، فيزيكى، كيميا (شيمى) و مانند آن براى تجربه ارزش بسيار زيادى قایل بوده و چه در اين كتاب و چه در ساير كتب خود، به اين مسئله اشاره فرمودهاند؛ مثلاً در خاتمۀ كتاب مرآت الحكمه به عنوان نصيحت، پس از سفارش دربارۀ رجوع به قرآن و سنّت و اخبار اهل بيت -عليهم السلام- و نيز گرفتن علم از استاد راهنمایى كه دلش به نور علم آل محمد -عليهم السلام- روشن باشد، چنين نگاشتهاند:
«اما آن ميزان خارجى كه آن را با چشمت مىبينى و با دستت عمل مىكنى و درستى يا نادرستى كار را عيناً به چشم خودت آشكارا مىبينى دانشى است الهى و نبوى و علوى و هرمسى، زيرا آنچه را كه پنهان است مشاهده مىكنى و از آنچه پوشيده است پرده بر ميدارى و حقايق بدون آنكه شكى در آن باشد مجسم مىگردد».
و نيز در خود كتاب دقايق العلاج مكرراً سفارش فرمودهاند كه سعى پزشك بايد بر اين باشد كه بر آزمايش هاى پيشين خود و يا كسان قابل اعتمادى كه مطلبى را آزمودهاند، تكيه كند و فقط به مطالعۀ آثار گذشته قناعت ننمايد.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.